istockphoto 2180674157 612x612 1

در دنیایی که تصمیمات بزرگ در تالارهای باشکوه، اتاق‌های شیشه‌ای و با صوتِ آهسته رد و بدل می‌شوند، از اینکه چه کسانی واقعاً زندگی مردم را در دست دارند، در زمره قدیمی‌ترین سوالات ذهن بشر می‌باشد. آیا ثروتمندان و سرمایه‌داران بزرگ، که در حصارهای باشکوه خود اقامت دارند، واقعاً تصمیمات کلان را از پشت پرده تعیین می‌کنند؟ آیا افسانه‌های ایلومیناتی و فراماسونری چیزی بیش از شایعات و بازی ذهنی می‌باش

رسانه های جمعی و نقش آن ها در شکل دهی باورها ؛ رسانه‌ها با تأثیرگذاری که بر افکار عمومی دارند، می‌توانند به طور مستقیم بر عقاید و باورهای عمومی تأثیر بگذارند. زمانی که یک رسانه بزرگ تصمیم می‌گیرد روایتی خاص از رویدادهای جهان ارائه کند، می‌تواند افکار عمومی را به نفع یا ضرر گروه‌های مختلف هدایت کند. در برخی موارد، همین رسانه‌ها برای جلب توجه مخاطبان یا افزایش تعداد بازدیدکنندگان به پخش اطلاعات غیردقیق یا ناقص درباره گروه‌های پنهان و نظریه‌های توطئه می‌پردازند و به تقویت این باورها دامن می‌زنند. شبکه‌های اجتماعی نیز، با الگوریتم‌های خود و نمایش گسترده موضوعات مرتبط با باورهای خاص، این قدرت را دارند که افراد را در محدوده فکری بسته‌ای نگه‌ دارند تا چنین احساس کنند که تئوری‌های توطئه تنها نظریات دارای کارایی برای توضیح مسائل پیچیده هستند.

نقش‌های فناوری‌های جدید و داده‌های کلان در نفوذ بر سیاست‌ها و افکار عمومی ؛ با پیشرفت فناوری‌های هوش مصنوعی و داده‌کاوی، شرکت‌ها و حتی دولت‌ها می‌توانند داده‌های مرتبط با تعداد زیادی از کاربران شخصی را تحلیل کنند. این داده‌ها می‌توانند به صورت دقیق تحلیلی از افکار، رفتارها و حتی نگرش‌های افراد نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی را فراهم کنند. با استفاده از این اطلاعات، شرکت‌های و گروه‌های سیاسی بزرگ می‌توانند تبلیغات بسیار هدفمندی را ایجاد کنند که به‌طور نامحسوسی باورها و رفتارهای سیاسی مردم را تغییر دهند. این امر، نوعی از قدرت نامرئی و کنترل غیرمستقیم بر افکار عمومی را فراهم کرده که گاه از نظر بسیاری از افراد به توطئه تعبیر می‌شود.

شخصیت‌های تاریخی و اثرگذاری آن‌ها در دامن زدن به تئوری‌های توطئه ؛ در طول تاریخ، خانواده‌هایی چون خانواده‌های راکفلر و روچیلد به‌عنوان نمونه‌هایی از ثروتمندان معرفی می‌شوند که در پشت پرده تصمیم‌گیری‌های سیاسی و جهانی اقتصادی نقش دارند. داستان‌هایی از این دست که این خاندان‌ها از قدرت و نفوذ مالی خود برای هدایت امور جهانی به نفع خود بهره می‌گیرند، افسانه‌ها و تئوری‌های توطئه‌های بسیاری را ایجاد کرده است. بسیاری از این داستان‌ها سندیت ندارند، اما شکاف اطلاعاتی بین آنچه مردم می‌بینند و آنچه واقعاً رخ می‌دهد، زمینه‌ساز پذیرش این باورها شده است.

نظریات واقعی و ارزیابی شده تاریخی که زمانی تئوری توطئه شناخته می‌شدند ؛ مواردی در تاریخ وجود دارند که در ابتدا به‌عنوان تئوری توطئه شناخته می‌شدند، اما بعدها واقعیت آن‌ها آشکار شد. مثلاً ماجرای واترگیتی که در ابتدا به‌عنوان یک شایعه بی‌اساس و نظری مبتنی بر توهم توطئه مطرح شد، بعدها به رسوایی بزرگ دولت نیکسون تبدیل شد. وجود چنین مواردی باعث می‌شود که افراد  به نظریه‌های توطئه اعتماد کنند، چرا که تاریخ نشان می‌دهد گاهی توطئه‌ها واقعی هستند.

نقش نابرابری اقتصادی در ایجاد تئوریهای توطئه ؛ با افزایش نابرابری اقتصادی در جهان و محدود بودن ثروت در دستان تعداد محدودی از سرمایه‌داران، فاصله اجتماعی و اقتصادی میان افراد افزایش یافته است. همین موضوع باعث بی‌اعتمادی عمومی و بدبینی نسبت به سیاست‌های جهانی شده است. زمانی که اکثریت مردم احساس می‌کنند که از عدالت اقتصادی بی‌بهره‌اند و گروه‌های کوچکی از افراد به همه منابع دسترسی دارند به سمت اعتقاد به تئوری‌های توطئه گرایش پیدا می‌کنند. این باورها، نوعی  واکنش طبیعی به احساس بی‌عدالتی اجتماعی هستند و باعث می‌شوند نظریه‌های توطئه رواج بیشتر پیدا کنند.

جمع بندی ؛ در انتها باید پذیرفت که قدرت و ثروت همیشه دستی برای تغییر و تأثیر در امور جهانی دارند، اما تئوری‌های توطئه‌ با هیاهویی بی‌سند و داستان‌پردازی های اغراق‌آمیز همراه هستند. این تئوری‌ها با بزرگ‌نمایی نقش گروه‌ها و ثروتمندان بزرگ، از درک واقعیت‌های خاص و چندلایه سیاست‌های جهانی فاصله می‌گیرند و به مردم تصویری خیالی می‌دهند که گویی سایه‌های تاریک بر سرنوشتشان سایه انداخته است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *