شاید شما هم تا بحال چندین بار مفهوم سواد رسانه ای را از زبان جامعه شناسان، تحلیل گران سیاسی، مسئولان و یا از دوستان و آشنایانی که اهل مطالعه هستند، شنیده باشید. سواد رسانه ای به این معنا میباشد که زمانیکه ما خبر و مطلبی را در معاشرت های اجتماعیمان میشنویم و یا از طریق رسانه های دیداری و شنیداری مختلف مانند صدا و سیما، شبکه های ماهواره ای و شبکه های اجتماعی از آن مطلع میشویم، قبل از آنکه همان لحظه، درستی خبر و مطلب مذکور را قبول کنیم ابتدا در مورد اهداف رسانه ها و افراد در انتشار این خبر و احتمال درست یا دروغ بودن خبر، تفکر، اندیشه ورزی و چون و چرا کنیم.
به بیان روشن و دقیق، ابتدا باید بر نادرست و غیرواقعی بودن اخبار و مطالبی که از راههای مختلف به ما ارائه میگردد، تاکید و سپس در مورد آنها واکاوی و بررسی ذهنی و فکری انجام دهیم تا اگر درست بودن آنها برایمان معلوم شد اخبار مذکور را قبول و سپس با دیگران به اشتراک بگذاریم. اگر چنین کردیم ما هوش و سواد ِ رسانه ای داریم و در غیر اینصورت فاقد سواد مذکور بوده و صرفا به عنوان ابزاری رایگان از طرف سیاستمداران و رسانه های مختلف برای رسیدن به اهدافشان مورد استفاده قرار خواهیم گرفت، که البته سودش برای آنها و هزینه و ضررش برای ما و جامعه خواهد بود.
متاسفانه صدا و سیما و اکثر رسانه های دولتی و نیه دولتی و آزادِ فعال در کشور ایران و به تبع آن رسانه های مختلف فعال در شهرستان ملکان، بخاطر هدف گذاری نامناسب و به دلایلی که ذکر آنها خارج از موضوع این نوشتار میباشد نتوانسته اند اعتماد اکثریت مخاطبین را جذب نمایند و اکثرا به جای انعکاس مسائل و خواستهای کل افراد و همه گروهها و اقلیت های موجود در جامعه، با پوشش گزینشی اخبار و مسائل، جایگاه خود را تا حد نماینده و تریبون گروههای خاص و بقول معروف خودی، پایین آورده اند و این دقیقا همان پاشنه آشیل ضربه پذیری است که شبکه های ماهواره ای و همچنین رسانه ها و فعالین رسانه ای در شبکه های مجازی خارج از ایران از آن به نحو احسن و در جهت منافع خود و البته در بسیاری موارد به زیان جامعه و نظام حاکم در ایران بهره برداری نموده اند.
برای روشن شدن موضوع، ذکر این نکته بسیار لازم و ضروری است که رسانه ها و خبرنگاران حرفه ای و آینده نگر در صورت فراهم بودن فضای مناسب به این شکل عمل میکنند که در یک بازه زمانی تعیین شده، با پوشش دادن مسائل و مشکلات مطرح در جامعه هدف، که دیگران اصلا به آنها نمی پردازند یا کمتر می پردازند، اعتماد مخاطبین را در بالاترین شکل آن کسب می نمایند. این رسانه ها، همواره اخبار و مطالب کم اهمیت یا جزئی را بدون کوچکترین سانسوری منتشر میکنند و اعتماد کسب شده از این طریق را در برهه های حساس در جهت ایجاد موج و تاثیرگذاری بر گروههای هدفِ خود به کار میبرند. در واقع با هوشیاری کامل، حقیقت های کوچک را در جهت تحمیل یک دروغ بزرگ یا یک شایعه مخرب، مورد استفاده قرار میدهند.
حال ممکن است این خبرنگاران و رسانه ها در این برهه های حساس به ضرر نظام حاکم و بر علیه منافع عمومی عمل کنند یا اینکه با منافع عمومی یا نظام حاکم همسو باشند ولی چیزی که مهم است شناخت نحوه عملکرد رسانه های حرفه ای میباشد تا از این طریق سیاست ها و روشهای موثر برای مقابله با آنها عملیاتی شود که البته متاسفانه اکثر مسئولین و مدیران خُرد یا کلان کشور و همچنین شهرستان ما تاکنون به چنین شناخت و یا بهره برداری از آن اهمیت نداده اند و طوری عمل کرده اند که آزادی عمل خبرنگاران و رسانه های آزاد ِ داخل کشور ( رسانه و خبرنگار آزاد وجود دارد ولی هیچ رسانه و خبرنگار مستقلی در ایران و هیچ جای دنیا وجود ندارد) را محدود میکنند و در این خلاء ایجاد شده، رسانه ها و خبرنگاران فعالِ خارج از ایران، به جذب مخاطب و هدایت افکار عمومی در جهت منافع خود میپردازند پس لازم است که در سیاست ذکر شده تغییرات اساسی داده و میدان و فضای لازم برای فعالیت خبرنگاران و رسانه های آزاد داخلی فراهم گردد.
گردآوری، تالیف و تنظیم: نصرت اله ناصری
منابع مورد استفاده:
1- کتاب « سواد رسانهای در یک نگاه»، نویسنده معصومه نصیری، انتشارات پشتیبان، ۱۳۹۶
2- کتاب « سواد رسانه ای از الف تا ی »، معاونت صدای سازمان صدا و سیما و محمد صادق افراسیابی، انتشارات پشتیبان، ۱۳۹۸
3- کتاب «عملیات روانی از نظریه تا عمل» محمد میرسمیعی و جابر پوریانی، انتشارات پشتیبان، ۱۳۹۴