در ایران، زبان ترکی با سابقهای طولانی و جامعهای گسترده از سخنوران ترکزبان، یکی از زبانهای مهم و پرطرفدار محسوب میشود. همچنین به دلیل حضور گسترده ترکها در شهرهای مختلف ایران، زبان ترکی به یکی از پایههای اصلی هویت فرهنگی بسیاری از ایرانیان تبدیل شده است. طبق برآوردهای مختلف، جمعیت ترکزبانان ایران بین ۲۵ تا ۳۵ میلیون نفر تخمین زده میشود که در مناطق مختلف کشور سکونت دارند، از جمله استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، زنجان، قزوین، و بخشهایی از استانهای تهران، کرمانشاه، همدان و فارس. در چنین بستری، اصل ۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که به حقوق زبانی و فرهنگی اقوام پرداخته، بسیار اهمیت مییابد.
اصل ۱۵ قانون اساسی و حقوق زبانی اقوام
طبق اصل ۱۵ قانون اساسی، زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است؛ اما استفاده از زبانهای محلی و قومی در رسانهها و مطبوعات و همچنین آموزش ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است. این اصل بیانگر تعهد حاکمیت به حفظ و ترویج زبانهای محلی و ایجاد امکان آموزش آنها در کنار فارسی است. اما در عمل، بیش از چهار دهه پس از تصویب این قانون، اجرای آن برای زبان ترکی و دیگر زبانهای محلی همچنان با چالشهای بسیاری روبهروست.
چالشها و پیامدهای عدم اجرای اصل ۱۵
عدم اجرای اصل ۱۵ باعث شده تا بسیاری از سخنوران ترکی و دیگر زبانهای قومی در ایران احساس کنند که هویت زبانی و فرهنگیشان مورد بیتوجهی قرار گرفته است. این بیتوجهی ممکن است به از بین رفتن یا تضعیف زبان ترکی منجر شود، چرا که کودکان و نوجوانان ترکزبان بهطور رسمی از آموزش این زبان محروم مانده و اغلب مجبورند تنها به فارسی تسلط یابند. به این ترتیب، نسلهای جوان ممکن است به تدریج از ادبیات و فرهنگ غنی زبان ترکی فاصله بگیرند، و این مسئله، حس تبعیض و نارضایتی در میان ترکزبانها را افزایش میدهد.
این حس نادیدهگرفتن حقوق زبانی، نه تنها در میان ترکزبانها بلکه در سایر اقوام نیز به وجود آمده و نوعی عدم اعتماد نسبت به سیاستهای فرهنگی و زبانی کشور ایجاد کرده است. افزون بر این، خطر فراموشی تدریجی زبان ترکی بهعنوان بخشی از میراث فرهنگی ایران، تهدیدی جدی برای هویت و تنوع زبانی کشور محسوب میشود.
تجربیات کشورهای چندزبانه
تجربه کشورهایی چون کانادا، هند و سوئیس نشان میدهد که میتوان با بهرهگیری از سیاستهای صحیح، زبانهای محلی را حفظ کرد و در عین حال به زبان ملی نیز احترام گذاشت. به عنوان مثال، در کانادا، زبان فرانسوی در کنار زبان انگلیسی به رسمیت شناخته شده و آموزش زبان فرانسوی در استان کبک و دیگر مناطق فرانسهزبان تضمین شده است. در سوییس نیز چهار زبان رسمی وجود دارد و این کشور موفق شده با اجرای سیاستهای زبانی فراگیر، فرهنگ و هویت اقوام مختلف را در کنار یکدیگر حفظ کند.
این نمونهها نشان میدهد که اگر ایران نیز بتواند سیاستهای حمایتی موثری در راستای اجرای اصل ۱۵ اعمال کند، میتواند از فواید تنوع زبانی و فرهنگی در داخل کشور بهره ببرد و به وفاق ملی بیشتری دست یابد.
پیشنهادها برای اجرای موثر اصل ۱۵
برای بهرهگیری از تنوع زبانی و پاسداشت زبان ترکی، میتوان راهکارهای زیر را بهعنوان پیشنهادهای اجرایی در نظر گرفت:
آموزش زبان ترکی در مدارس مناطق ترکزبان: برگزاری کلاسهای اختیاری زبان ترکی در مدارس، به دانشآموزان این امکان را میدهد که علاوه بر زبان فارسی، با ادبیات و فرهنگ خود نیز آشنا شوند.
ایجاد رسانههای محلی به زبان ترکی: حمایت از رسانههای محلی و شبکههای تلویزیونی و رادیویی که به زبان ترکی برنامه پخش میکنند، میتواند به ترویج این زبان کمک کند.
تولید محتوای آموزشی و فرهنگی به زبان ترکی: انتشار کتابها، مجلات، و محتوای دیجیتال آموزشی و فرهنگی به زبان ترکی میتواند جذابیت یادگیری این زبان را افزایش داده و از فراموشی آن جلوگیری کند.
تشویق به استفاده از زبان ترکی در فضاهای عمومی و رسمی: برگزاری جشنوارهها و نمایشگاههای فرهنگی به زبان ترکی، موجب تقویت هویت فرهنگی ترکزبانها و اشاعه این زبان در میان اقوام مختلف میشود.
نتیجهگیری؛ اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی میتواند گامی مؤثر در جهت حفظ و تقویت تنوع فرهنگی ایران باشد. این اقدام نه تنها موجب تقویت هویت اقوام مختلف خواهد شد، بلکه در ایجاد همبستگی و وفاق ملی نیز موثر خواهد بود. با اجرای کامل این اصل، ایران میتواند الگویی برای کشورهای چندزبانه جهان باشد و بهگونهای به پیشبرد تنوع زبانی و فرهنگی بپردازد که تمامی اقوام خود را عضو ارزشمندی از این سرزمین بدانند.